مراسم یادبود شادروانان دکتر محمد غلامرضایی و دکتر علیاصغر پهلوانحسینی استادان فقید گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد با حضور جمعی از مسئولان، اعضای هیات علمی و کارمندان دانشگاه یزد، چندتن از همکاران، دانشجویان و دانشآموزان ایشان در این دانشگاه برگزار و یاد و خاطره آنها گرامی داشته شد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه یزد؛ دکتر مهدی ملکثابت عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد در این مراسم ضمن عرض تسلیت درگذشت دو تن از استادان فقید دانشگاه یزد، با اشاره به حدیثی از پیامبر(ص) که میفرماید: کَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظاً گفت: مرگ دیگران بهترین پند است. همچنین پیامبر گرامی اسلام در حدیثی دیگر فرموده است ٰ«أَکْثِرُوا ذِکْرَ هَادِمِ اَللَّذَّاتِ» زیاد یاد کنید درهم شکنندۀ لذّتها را. زیاد یاد کنید مرگ را که غفلتهای شما را از بین ببرد.
وی افزود: حضرت علی (ع) نیز در روایت «اُوصیکُم بذِکرِ المَوتِ و إقلالِ الغَفلَةِ عنهُ» ما را سفارش مى کند که به یاد مرگ باشیم و از آن کمتر غفلت کنیم. ما هر روزی که میگذرد به مرگ نزدیکتر میشویم. در روایات زیادی تاکید شده که به یاد مرگ باشیم و غفلت نکنیم.
وی تصریح کرد: حضرت امیرالمومنین (ع) معمولا قبل از خطبههای خود بسیار به تقوا داشتن و خداترس بودن توصیه میکرد. سپس مردم را سفارش میکرد به مجهز شدن برای سفر آخرت. با تقوا و جهاد برای این سفر آماده شوید. جهاد در راه خدا پیش مقدمهای است برای رسیدن به اهداف بلند آسمانی.
دکتر ملکثابت با اشاره به حملات اسرائیل غاصب به مردم مظلوم غزه گفت: با توجه به اینکه امکان همراهی جهادگران مظلوم غزه را نداریم حداقل با زبان و گفتار از این مردم مظلوم پشتیبانی کنیم.
وی با بیان اینکه مرگ عدم و نابودی نیست بلکه یک وجود است گفت: خداوند همانطور که حیات را آفریده، مرگ را هم آفریده است. خداوند جان را هنگام مرگ میگیرد اما این به منزله نابودی نیست. موت، فوت نیست، وفات است، بنابراین آدمیان در یک مظهر دیگری حضور مییابند. بهترین تحفهای که خداوند به بندگانش هدیه داده، مرگ است.
وی با اشاره به ارزش انسان از نگاه حضرت امیرالمومنین (ع) گفت: امام (ع) ارزش هر انسانى را در این عبارت حکیمانه کوتاه به روشنى بیان کرده است مىفرماید: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یَعْلَمُهُ»، ارزش هر انسان آن چیزی است که میداند.
عضو هیات علمی دانشکده زبان و ادبیات در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به دو علم تحقیقی و تقلیدی از منظر مولانا گفت: علم تحقیقی علمی است که تمام وجود و شخصیت شما را در برمیگیرد. کسی که به علم تحقیقی میرسد فروتن میشود. مشتری علم تحقیقی حق است. اما علم تقلیدی در شخصیت آدمی اثر نمیکند و اگر اثر کند اثر سوء خواهد داشت. این علم انسان را پرمدعا، گزافهگو و متکبر میکند.
دکتر ملکثابت افزود: دو استاد فقید دانشگاه یزد نیز از زمره کسانی بودند که در کاروان علم تحقیقی حضور فعال داشتند. این دو استاد درگذشته بسیار در امر پژوهش و تحقیق فعالیت داشتند و دلسوز دانشجویان خود بودند.
وی در ادامه در خصوص ابعاد علمی و شخصیتی مرحوم دکتر غلامرضایی و کتابهایی که از وی به جا مانده و مرحوم دکتر پهلوانحسینی سخن گفت.
در این نشست همچنین دکتر محمدکاظم کهدویی، دکتر محمدرضا نجاریان، دکتر یدالله جلالی پندری، دکتر فاطمه قادری و دکتر محمد خدادادی از استادان باسابقه زبان و ادبیات فارسی با بیان خاطراتی از این دو استاد فقید، در خصوص ابعاد شخصیتی و علمی ایشان به ایراد سخنرانی پرداختند.
مرثیهخوانی دکتر سیدمحمود الهامبخش استاد پیشکسوت و شاعر دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه یزد در وصف استادان فقید زینتبخش این مراسم بود.
متن سرودههای دکتر الهامبخش بدین شرح است:
در سوگ استاد دکتر محمّد غلامرضایی:
رخت ازجهان، بهجنان بُرد دکترغلامرضایی
روی از زمین به زمان بُرد دکترغلامرضایی
جاویدشد تن وجانش دراوجِ تابوتوانش
ره سوی نور عیان برد دکترغلامرضایی
همراه نغمۀ بلبل رونق ز باغ پر از گل
درابتدای خزان، برد دکترغلامرضایی
یکسو، به نام محمّد؛ یکسو، غلامِ رضا بود
ره بر همین و همان برد دکترغلامرضایی
هم قلباوهمه، پرشور؛ هم دستاوهمه، پرفیض
زان، دل ز خُرد و کلان برد دکترغلامرضایی️
سوزد دل همه یاران؛ بارند اشکِ چو باران؛
رخت ازجهان، بهچهسان، برد دکترغلامرضایی؟
بود اهل عدل و فتوّت مصداق رحم و مروّت
کی زین سجیّه، زیان برد دکترغلامرضایی؟
درهمّتش،همه حیران کزبزمِوحدتِ عرفان،
گر برد، رطل گران برد دکترغلامرضایی
او بود اهل قناعت؛ از منع بود و مناعت
نامی گر از غم نان برد دکترغلامرضایی
بودهاست دانش وعرفان میراثِخاصِرسولان
رو سوی علم، از آن، برد دکترغلامرضایی
از درک درس افاضل، خوشنامیش شده حاصل
خوش، ره به نام و نشان برد دکترغلامرضایی
فضل و ادب گهِتعلیم، خوش، داده رونق و تعمیم
تا اوج کاهکشان، برد دکتر غلامرضایی
عرفان و حکمت شرقی سرلوح زندگیَش بود
خود پی به سرّ نهان، برد دکترغلامرضایی
تلخاستاندُهِهجرش؛زانروکه درهمۀعمر،
اندوه غمزدگان برد دکتر غلامرضایی
«الهام»،شعر، چهآریپیشش؛ چنینکه براَقران،
سبقت ز سِحر بیان، برد دکتر غلامرضایی؟
شد رهسپارِجنان، دوستمن، مانده درغمِآن دوست
بر طاقتم، چه گمان برد دکترغلامرضایی؟
در سوگ استاد دکتر پهلوانحسینی:
شبی به همرهی کاروان ملک ادب
به یزد رفتم و جستم نشان ملک ادب
عجیب جای شگفتیاست، آنچه من دیدم
نشان ماندنی و جاودان ملک ادب
کهندیار کویری، به گوشهای ز وطن
نمونهای شده، در آستان ملک ادب
اهالی ادبآموز یزد، نیز ببین
تمام، ریزهخور خان و نان ملک ادب
بنا شده همهجا، بزم شعر و انجمنی
ز اهل معرفت نکته دان علم و ادب
ادیب و شاعر و ناطق، محقق و ناقد
معلم و متعلم، میان ملک ادب
کتابخانه بسی هست و نیز، اهل کتاب
نماد جامعه درسخوان ملک ادب
بس افتخار شده سهم دانشآموزان
زرای پیر و بخت جوان ملک ادب
روانه شو سوی دانشگهش که دریابی
تو فیض جامعه پرتوان ملک ادب
خوش آنکه یاد کنم از بزرگاستادی
که شد به علم و عمل، پهلوان ملک ادب
ادیب نیکمنش، پهلوانحسینی
بود، به راستی یکی از راستان ملک ادب
ز فیض او ادبیات یزد، شد نامی
هماره دید به خود، امتنان ملک ادب
اگر چه نام شریفش، علی اصغر بود
شد از اکابر والامکان ملک ادب
به اتفاق همه، دوستان دانشجو
از اوست برتری بیکران ملک ادب
خوداو نمود به شیراز و اصفهان، تحصیل
به یزد جست، سپس آرمان ملک ادب
دریغ و درد، که شد عمر او چو مه، کوتاه
محاق یافته در آسمان ملک ادب
فضای سبز در این فصل، رنگ باخته، سخت
ز سوگ آن شرف دودمان ملک ادب
به برگ زرد نوشتم، خزان چه بیرحم است
که برد گلبنی از بوستان ملک ادب
نه گلبن است، عوض کن کلام را الهام
که الحق اوست، بهی باغبان ملک ادب
شده به خلد برین تربتش، چه گلباران
طلایهدار شد، از کاروان ملک ادب